نویسنده: دکتر توماج آریان*
سلسله هخامنشی سلسله ای بود که امپراتوری بزرگی را بوجود آمد و از سال ۵۵۰ قبل از میلاد تا ۳۳۰ قبل از میلاد حکمرانی میکرد.امپراتوری ایران در زمان حکمرانی هخامنشی پنج و نیم میلیون کیلومتر مربع وسعت داشت و بزرگترین امپراتوری جهان از آغاز تاریخ تا کنون بوده است.
وسعت این امپراتوری از شمال شرق تا سمرقند و بخارا در کشور ازبکستان کنونی،از جنوب شرق تا مرزهای هندوستان کنونی،از شمال غرب تا یونان و مقدونیه ، از جنوب غرب تا لیبی،از جنوب تا کشور کنونی عمان و از شمال تا اوسِتیا در جنوب روسیه وسعت داشت.
این امپراتوری شامل ملتهای گوناگون با زبانهای مختلف بودو همه این ملتها با آزادی پرستش و زبان برخوردار بودند.
این پرسش پیش می آید که چگونه حکومتی در ۲۵۰۰ سال پیش توانست یک سیستم یکپارچه حکومتی بوجود بیاورد و در وسعت وسیعی حکمرانی کند؟
این نوشته پاسخ به این پرسش است.
سلسله هخامنشی را کوروش بزرگ بوجود آورد .او از شاخه پارس ایرانیان بود ولی قبل از او سلسله ماد بر ایران حکمرانی میکرد.در واقع سلسله هخامنشی بر روی حکومت ماد بنا شد و نمادهای زیادی را از سلسله ماد در خود داشت.طایفه بزرگ پارس در جنوب غرب ایران در کوههای زاگرس ساکن بود و با تمدن ایلامی همسایه بود و بخشهایی از طایفه پارس در بخشهای تحت نفوذ ایلامیان زندگی میکردند.طایفه پارس از تمدن بزرگ ایلام نکات زیادی آموخت و تلفیق یادگرفتنی های آنان از تمدن ایلام و سلسله ماد باعث بوجود آمدن امپراتوری پارس شد.
سلسله ماد را دیااکو بنیاد نهاد .او یک پادشاه انتخابی بود .دیااکو یک قاضی بود و در میان مردم عادلانه قضاوت میکرد.این تئوری دادگری یکی از اساس حکومت مادها در ایران بود و در ادامه کوروش بزرگ هم از این ایده استفاده کرد.سلسله ماد بعد از بوجود آمدن توانست بر حکومت آشور پیروز شود و این تمدن را به سرزمینهایش اضافه کند.مادها از تمدن آشور چیزهای زیادی آموختند و در حکمرانی استفاده کردند.از جمله از شیوه حکمرانی و نمادهای آشور و اسطوره هایشان و نمادهای دینی شان.
در واقع سلسله هخامنشی که توسط کوروش بزرگ بوجود آمد تلفیقی از دادگری ایرانی ،شیوه حکومت آشوری و ایلامی،نمادهای دینی و باستانی آشوری و ایلامی بابلی و تلفیق آن با نمادهای کهن آریایی بود.
مرم پارس در جنوب غرب ایران مهر پرست بودند و ارتباط بسیار خوبی با حکومتها و تمدن های اطراف خود مخصوصا ایلامی ها داشتند.این ارتباط مداوم و خوب و همینطور آیین مهر باعث ایجاد حس رواداری نسبت به فرهنگهای بیگانه شد و بعد از تشکیل سلسله هخامنشی این رواداری در حکومت گری نیز تسری یافت.
در واقع کوروش بزرگ تنها انسانی در آن زمان بود که بعد از تصرف ایلام،بابل ودیگر مناطق به آیین های آنان احترام گذاشت ،کشتار راه نینداخت و پادشاه آنان را در قدرت حفظ کرد.این پدیده تا قرن بیستم میلادی در جهان نیز مشاهده نشده بود.
این پدیده یگانه را فقط مخلوط شدن آیین مهری،فرهنگ ایرانی،دادگری سلسله ماد میتوانست پدید آورد و دیگر در تاریخ تکرار نشد.
کوروش بزرگ توانست یک امپراتوری بوجود آورد که ترکیبی از اقوام و ملل با زبانهای گوناگون بود و یک سیستم حکومتی متمرکزی را ایجاد کرد که همه ملتها در این امپراتوری به راحتی زندگی کنند و زبان و دین شان حفظ شود و آسیبی نبیند.
بعد از کوروش داریوش بزرگ نیز راه کوروش را ادامه داد و سیستم حکومت متمرکز و نوین را ادامه داد و چاپار و پست سریع را بوجود آورد
هخامنشیان از زبانهای پارسی،آرامی ،ایلامی و آکدی(بابلی نو) بصورت زبان بین المللی امپراتوری خود استفاده کردند و این امپراتوری زبان ملی واحدی نداشت.
زبان ایلامی،زبان رایج اداری در پایتختهای هخامنشی شامل شوش و پارسه بود.
زبان آکدی(بابلی نو)زبان اداری و دیپلماتیک در منطقه میان رودان بود.
زبان آرامی زبان تجارت و بازرگانی بود و همه امپراتوری کارهای تجارت را به زبان آرامی انجام میدادند.
در کنار اینها هر منطقه زبان خاص خود را داشت و حفظ کرد و امور محلی با زبان های محلی صورت میگرفت.
در امپراتوری هخامنشی دین رسمی نیز وجود نداشت.در غرب و مرکز ایران آیین مهر بود.در شمال شرق زرتشتی ها بودند و آرام آرام گسترش به غرب یافتند.
در میان رودان خدایان بابلی و آشوری مانند مردوک ایشتار پرستش میشدند.در مصر آمون و دیگر خدایان مصری،در اسرائیل دین یهودی حضور داشت ،در یونان خدایان یونانی،در شرق امپراتوری نیز آیین ودایی و بودایی.
در سیستم حکومتی نیز بغیر از حکمران انتخابی فرستاده شده توسط پادشاه و همچنین فرمانده نظامی هر بخش ،بقیه ارکان حکومتی از افراد محلی انتخاب میشدند و افراد محلی در اداره بخشهای امپراتوری نقش گسترده ای داشتند.
این نظم ۲۲۰ سال ادامه داشت و با حمله اسکندر مقدونی به ایران از بین رفت .بعد از هخامنشیان ،سلسله اشکانی و ساسانی بر سر کار آمدند ولی نتوانستند آن راه سلسله هخامنشی را بروند.
در واقع ۲۲۰ سال امپراتوری پارس با حکمرانی سلسله هخامنشی آرام ترین و بهترین دوران تاریخ خاورمیانه از ابتدای تاریخ تا کنون بوده است.
رواداری مذهبی و آزادی پرستش،آزادی در گفتار و زبان،دادگری حکومت،سیستم پیشرفته اداری و حکومتی و امنیت پایدار از خصوصیات این دوره بود که دیگر هیچگاه تکرار نشد.
نتیجه اینکه تلفیق رواداری دینی و زبانی و استفاده از تجربه ها و روشهای موفق دیگر ملتها و تمدنها پدیده ای را بوجود می آورد که باعث فخر جهان است و الگوی تاریخی همه انسانهای کره زمین.
در واقع امپراتوری ایران در زمان هخامنشیان نخستین حکومت گلوبالیستی بود.حکومتی که دین رسمی در آن نبود.زبان های بین المللی اداری،تجاری وجود داشت.مقامات محلی قدرت فراوان داشتند،امنیت پایدار توسط حکومت مرکزی تضمین بود،تجارت آزاد در تمام امپراتوری توسط دولت هخامنشی تضمین شده بود و در امنیت و آرامش فراوان ملتها و اقوام گوناگون در آن زندگی میکردند.
این الگو میتواند در ابعاد جدید دوباره تکرار شود.چه بسا که در اتحادیه اروپا اجرا شده و موفق بوده است و میتواند در منطقه خاورمیانه با اینهمه خونریزی و جهالت دوباره ایجاد شود و این منطقه را بسوی آرامش راهنمایی کند.
کشورهایی نظیر عراق،سوریه،لبنان،ترکیه،اردن،مصر،افغانستان،پاکستان و ایران باید یک سیستم لائیک با آزادی مذهبی و آزادی برای زندگی اقوام و تبارهای گوناگون فراهم کنند.با قوانین امروزی و استانداردهای حقوق بشر.تندرو های مذهبی و واپسگرا ها سرکوب شوند و محیط آرامی برای زندگی ،تجارت،تبادل فرهنگی و آزادی مذهبی فراهم آورند.
در واقع این مناطق میتوانند با یکسری قوانین استاندارد در همه این کشورها یک اتحادیه خاورمیانه یا آسیای غربی بوجود آورند تا بتوانند با کمک هم این مشکلات لاینحل خاورمیانه را حل کنند.
پایان
*دکترای علوم سیاسی،نویسنده ،تحلیل گر سیاسی